loading...
پایگاه مجازی ماه و خورشید
مدیر سایت بازدید : 35 شنبه 28 آذر 1394 نظرات (0)

 ابوهاشم جعفري، از امام حسن عسکري عليه السلام نقل مي کند که حضرت به من فرمود: «قبر من در سامراء، براي اهل هر دو جانب، از بلاها و عذاب الاهي، مايه امان و آسايش است». علامه مجلسي، اهل دو جانب را به شيعه و سني معنا کرده و فرموده است که برکت وجودي آن حضرت، همه را در برمي گيرد. در قسمتي از زيارتنامه اين امام همام چنين مي خوانيم: «سلام بر تو اي مولاي من، اي ابامحمد حسن بن علي، هدايتگر مردمان و هدايت يافته به حق. سلام بر تو اي فرزند اميرمؤمنان و اي فرزند زهرا. سلام بر تو اي گشايش قلب اندوهناکان. سلام بر تو اي گنجينه علم وصي رسول خدا. سلام بر تو اي کشتي حلم و سلام بر تو اي پدر بزرگوار امام منتظر. گواهي مي دهم که تو نماز و ديگر ارکان دين را به پاداشتي و زکات دادي و امر به معروف و نهي از منکر فرمودي. از خدا درخواست مي کنم که به واسطه شما، دعايم را مستجاب کرده و مرا از ياران و پيروان حق و از دوستان و محبانتان قرار بدهد».

هشتم ربيع الاول، سالروز شهادت حضرت امام حسن عسکري عليه السلام 

نگاهي گذار به زندگاني امام يازدهم(ع)

نام ايشان "حسن" و کنيه آن بزرگوار "ابومحمّد" و از القاب ايشان "زکي" و "عسکري" است. آن حضرت چون به دستور خليفه عباسي مجبور به سکونت در سامراء و در محله "عسکر"، يعني نظامي سکونت گزيدند او را "عسکري" گويند. البته القاب ديگري همچون « نقي» براي آن حضرت ذکر کرده‌اند.

آنچه از صفات بزرگ و فضائل که لازمه امامت است در آن حضرت جمع بود، يعني: در علم، و زهد، کامل بودن در عقل و خرد، عصمت، شجاعت، کرم و بزرگواري از تمام مردم زمان خود برتر بود و علاوه بر نصوص که از پيامبر(ص) و امامان گذشته در باره امامت آن حضرت وارد شده بود، حضرت امام هادي (ع) يعني پدر بزرگوارشان نيز تصريح به امامت آن جناب فرمودند، و در روايتي که مرحوم شيخ مفيد (ره) در کتاب گرانقدر ارشاد نقل کرده است، حضرت امام هادي (ع) چهار ماه قبل از شهادت امام عسکري (ع) را وصيّ خود قرار داد، و به امامت آن حضرت تصريح کرده و گروهي از دوستان و شيعيان را بر اين امر گواه گرفت. آن حضرت در ميان مردم و بزرگان و حتّي افراد مخالف از احترام خاصي برخوردار بود، به حدّي که حتي ناخواسته آن حضرت را احترام مي‌کردند.

دوران امامت امام حسن عسکري(ع)

آن حضرت 23 ساله بود که پدرش امام هادي(ع) به شهادت رسيدند. مدت امامت آن حضرت 6 سال و در مدت کوتاه امامت خويش با سه نفر از خلفاي عباسي: المعتزه بالله، المهتدي بالله، المعتمدبالله، معاصر بود که شديداً از جانب اين خلفا تحت فشار و محدوديت قرار داشت. بطوريکه علاوه بر سکونت اجباري در محله نظامي حتي آن حضرت را در زندان نيز محبوس نمودند. يازدهمين حجت خدا از نسل پاک و مطهر رسول خدا(ص) در عين حال از مبارزه با حکومت ستمگر و حفظ ياران و شيعيان خود و ايجاد شبکه ارتباطي با شيعيان مناطق مختلف از طريق تعيين نمايندگان و ارسال پيام‌ها و پيک‌ها و فعاليت‌هاي سري سياسي، حمايت و پشتيباني مالي از شيعيان، تقويت و توجيه سياسي رجال و عناصر مهم شيعه در برابر مشکلات در آماده سازي شيعيان براي دوران غيبت فرزند خود امام دوازدهم(عج) دست برنداشتند.

به طور کلي دوران عمر 29ساله امام حسن عسکري (ع) به سه دوره تقسيم مي‌گردد: دوره اول 13 سال است که زندگي آن حضرت در مدينه گذشت. دوره دوم 10سال در سامرا قبل از امامت. دوره سوم نزديک 6 سال امامت آن حضرت مي‌باشد. دوره امامت حضرت عسکري (ع) با قدرت ظاهري بني عباس رو در روي بود. خلفايي که به تقليد هارون در نشان دادن نيروي خود بلندپروازي‌هايي داشتند. امام حسن عسکري (ع) از شش سال دوران امامتش، سه سال را در زندان گذرانيد. زندانبان آن حضرت، صالح بن وصيف دو غلام ستمکار را بر امام گماشته بود، تا بتواند آن حضرت را - به وسيله آن دو غلام - آزار بيشتري دهد، اما آن دو غلام که خود از نزديک ناظر حال و حرکات امام بودند تحت تأثير آن امام بزرگوار قرار گرفته به صلاح و خوش رفتاري گراييده بودند. با تمام دشمني‌ها و کينه توزي دربار عباسي نسبت به آن حضرت، عظمت معنوي و کمالات و گاهي چنان آنها را تحت تأثير قرار مي‌داد که در برابر آن حضرت سر تعظيم فرود مي‌آوردند.

چرا امام حسن عسکري (ع) همواره در زندان بودند؟

شايد بتوان گفت که هيچ يک از امامان (ع) همانند امام حسن عسکري (ع) در خفقان خلفاي عصر و در زندان‌ها نبوده اند، تا آنجا که حتي در زندان، جاسوسي را بر ايشان گماشته بودند تا گفتار و رفتارشان را گزارش دهد.

اين همه خفقان براي چه بود؟

پاسخ: حکام بني‌عباس از چند جهت در مورد امام حسن عسکري (ع) ترس و نگراني داشتند و حساس بودند:

1ـ جمعيت شيعيان در آن عصر، به ويژه در عراق، بسيار بود.بنابراين خلفا ترس آن داشتند که آنها قدرت را به دست گيرند و با زعامت و رهبري امام حسن عسکري (ع) تاج و تخت عباسيان را واژگون کنند.

2ـ از سوي ديگر بايد به اين مساله مهم نيز توجه داشت که شيعيان توجه خاصي به امام حسن عسکري (ع) داشتند و اموال بسياري به محضرشان مي‌رسانند، تا آنجا که به عنوان مثال، آن حضرت يکبار صدهزار دينار (يعني صد هزار مثقال طلا) به يکي از دوستان و نمايندگان مورد اطمينانش به نام «علي بن جعفر هماني» دادند تا بين مستمندان و شيعيان در مراسم حج، تقسيم کند، بار ديگر صد هزار دينار براي او فرستادند و بار سوم سي هزار دينار براي او حواله کردند.

3ـ تلاش‌هاي سياسي، نامه‌ها و پيک‌ها، فعاليت شاگردان و نمايندگان، حوزه علميه طاغوت برانداز، گفتار سازنده و حرکت‌بخش امام حسن عسکري(ع و ... همه و همه نشان مي‌داد که ايشان نه تنها هرگز تسليم دستگاه بني‌عباس نيستند، بلکه زمينه‌سازي فرهنگي و سياسي عميق و گسترده‌اي بر ضد آن دستگاه مي‌کنند.

4ـ طبق روايات متعدد و متواتر، همه مسلمانان مي‌دانستند که سرانجام قائم آل محمد حضرت مهدي (عج) ظهور مي‌کند و واژگوني تاج و تخت شاهان و سلاطين جور در سراسر جهان به دست ايشان است، از طرفي دريافته بودند که اين مصلح جهاني از نسل امام حسن عسکري (ع) است، بنا بر اين در مورد آن حضرت بسيار حساس بودند و احساس خطر مي‌کردند و بر همين اساس حضرت مهدي (عج) از هنگام ولادت (در سال 255) حتي در عصر پدر (تا سال 260) يعني پنج سال جز براي ياران بسيار مخصوص، مخفي بودند.

تأليفات امام حسن عسکري (ع)

وجود منبع علوم آل محمد عليه السلام و فيض ربوبي در شهر سامراء، باعث شد تا دانشمندان و بزرگان جهان اسلام، از نقاط مختلف، براي کسب فيض از حضور امام حسن عسکري عليه السلام ، به سامراء رفته و از علوم ايشان بهره مند شوند. هر چند عمر حضرت کوتاه بود، ولي در همين مدت اندک، توانست آثار مهمي اعم از تفسير قرآن و نشر احکام اسلامي و گسترش مسايل فقهي، از خود به يادگار بگذارد. حضرت تأليفاتي داشته اند که عبارت است از:

1. تفسير العسکري: امام حسن عسکري عليه السلام يکي از بزرگ ترين مفسران قرآن کريم به شمار مي آمد که قرآن را به صورتي ساده و روشن، براي شيعيان خود تفسير مي کرد. اين کتاب، يکي از يادگاري هاي علمي امام حسن عسکري عليه السلام در زمينه تفسير قرآن است .

2. المُقْنِعه: اين کتاب مشتمل بر علم حلال و حرام بوده که به حضرت عسکري عليه السلام منسوب است.

فعاليت هاي امام در دوران امامت

الف) کوشش هاي علمي

امام عسکري عليه السلام به رغم شرايط نامساعد و محدوديت بسيار شديدي که حکومت عباسي برقرار کرده بود، موفق به گسترش دانش دامنه دار خود در سطح جامعه نشد، ولي شاگرداني تربيت کرد که هر کدام از آن ها، سهم به سزايي در نشر و گسترش معارف اسلام و دفع شبهه هاي دشمنان داشتند. مرحوم شيخ طوسي رحمه الله ، تعداد شاگردان حضرت را بيش از يکصد نفر ثبت کرده که در ميان آنان، مهره هاي روشن، شخصيت هاي برجسته و مردان وارسته اي به چشم مي خورد. امام حسن عسکري عليه السلام افزون بر تربيت شاگردان، مشکلات و تنگناهاي پيش آمده براي مسلمانان و امت اسلامي را در پرتو علم امامت حل مي کرد.

ب) استفاده از آگاهي غيبي

امامان معصوم در پرتو ارتباط با پروردگار جهان، از آگاهي غيبي برخوردار بوده و در مواردي که اساس حقانيت اسلام يا مصالح عالي امت اسلامي در خطر مي افتاد، از اين آگاهي به صورت «ابزار» استفاده مي کردند. امام حسن عسکري عليه السلام نيز از اين قاعده بيرون نبود. شرايط نامساعد و جوّ پراختناق آن عصر و شک و ترديد و تزلزل گروهي از شيعيان در مورد امام هادي عليه السلام و امام عسکري عليه السلام ، باعث مي شد که امام عسکري عليه السلام پرده هاي حجاب را کنار زده و از آن سوي جهان ظاهر خبر دهد که اين کار، از مؤثرترين شيوه هاي جلب مخالفان و تقويت ايمان شيعيان بود. مرحوم علامه مجلسي رحمه الله در کتاب شريف بحارالانوار، 81 مورد از کرامات و گزارش هاي غيبي آن حضرت را ثبت کرده است. ابوهاشم جعفري نيز در اين باره مي گويد: هر زمان که به حضور امام عسکري عليه السلام مي رسيدم، برهان و نشانه تازه اي بر امامت حضرت مشاهده مي کردم.

ج) آماده سازي براي دوران غيبت

از آن جا که غايب شدن امام و رهبر هر جمعيت، حادثه اي غيرطبيعي و نامأنوس است و تحمل مشکلات ناشي از آن براي نوع مردم دشوار مي باشد، پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و امامان پيشين، به تدريج مردم را با اين موضوع آشنا ساخته و افکار ايشان را براي پذيرش آن آماده مي کردند. اين تلاش، در عصر امام عسکري عليه السلام به صورت روشن تري به چشم مي خورد و جلوه بيشتري پيدا مي کند؛ زيرا آن حضرت، از يک طرف حضرت مهدي(عج) را تنها به شيعيان خاص و بسيار نزديک خود نشان مي داد و از طرف ديگر، تماس مستقيم شيعيان با خود حضرت عسکري عليه السلام نيز روز به روز محدودتر و کمتر مي شد، به طوري که حتي در خود شهر سامراء، به مراجعات و مسايل شيعيان به وسيله نامه يا توسط نمايندگان خويش پاسخ مي دادند. آن حضرت با اين شيوه، به شيعيان فهماندند که امام زمان مي تواند زنده بوده، ولي از نظر و چشم مردمان پنهان باشد.

د) ايجاد شبکه ارتباطي

در زمان امام حسن عسکري عليه السلام ، شيعيانْ در مناطق مختلف و شهرهاي متعددي مانند کوفه، بغداد، نيشابور، قم، آوه( در 45 کيلومتري قم)، مدائن، خراسان، شهرري و... گسترش يافته و در آن ها سکونت داشتند. گستردگي و پراکندگي مراکز تجمع شيعيان، وجود سازمان ارتباطي منظمي را ايجاب مي کرد تا پيوند شيعيان را با حوزه امامت و با يکديگر برقرار سازد و از اين رهگذر، آنان را از نظر ديني و سياسي رهبري کند. امام حسن عسکري عليه السلام براي اين هدف بلند، نمايندگاني از ميان برجستگان علمي و معنوي شيعيان برگزيده و در مناطق متعدد منصوب کرد و ازاين راه، پيروان خود را در همه مناطق زير نظر داشت. افزون بر شبکه ارتباطي وکالت، آن حضرت به وسيله اعزام پيک ها و نامه ها نيز، با شيعيان و پيروان خود در ارتباط بود و مشکلات آنان را برطرف مي نمود.

ه) فعاليت هاي سرّي سياسي

امام حسن عسکري عليه السلام ، به رغم تمامي محدوديت ها و کنترل هايي که از طرف دستگاه خلافت به عمل مي آمد، يک سلسله فعاليت هاي سري سياسي را رهبري مي کرد و با گزينش شيوه هاي بسيار ظريف پنهانکاري، از چشم بيدار و مراقب جاسوسان دربار عباسي به دور مي مانْد. عثمان بن سعيد که از نزديک ترين و صميمي ترين ياران امام بود، زير پوشش روغن فروشي فعاليت مي کرد و اموال و وجوهي را که بايد به امام مي رسيد، در ظرف ها و مشک هاي روغن قرار داده و به امام مي رسانْد. آن حضرت در اقدامي کاملاً سري، اسناد، نامه ها و نوشته هاي سري را در ميان چوب جاسازي کرده و براي نماينده خود مي فرستاد. امام اين کار را برعهده مأمور حمام خود گذاشته بود که سوءظن کسي را جلب نکند.

شهادت امام حسن عسکري (ع)

شهادت آن حضرت را روز جمعه هشتم ماه ربيع الاول سال 260هجري نوشته اند.

در کيفيت وفات آن امام بزرگوار آمده است:

فرزند عبيدالله بن خاقان گويد: روزي براي پدرم (که وزير معتمد عباسي بود) خبر آوردند که ابن الرضا - يعني حضرت امام حسن عسکري - رنجور شده، پدرم به سرعت تمام نزد خليفه رفت و خبر را به خليفه داد. خليفه پنج نفر از معتمدان و مخصوصان خود را با او همراه کرد.

يکي از ايشان نحرير خادم بود که از محرمان خاص خليفه بود، امر کرد ايشان را که پيوسته ملازم خانه آن حضرت باشند، و بر احوال آن حضرت مطلع گردند. و طبيبي را مقرر کرد که هر بامداد و پسين نزد آن حضرت برود، و از احوال او آگاه شود. بعد از دو روز براي پدرم خبر آوردند که مرض آن حضرت سخت شده است، و ضعف بر او مستولي گرديده. پس بامداد سوار شد، نزد آن حضرت رفت و اطبا را - که عموما اطباي مسيحي و يهودي در آن زمان بودند - امر کرد که از خدمت آن حضرت دور نشوند و قاضي القضات (داور داوران) را طلبيد و گفت ده نفر از علماي مشهور را حاضر گردان که پيوسته نزد آن حضرت باشند.

و اين کارها را براي آن مي کردند که آن زهري که به آن حضرت داده بودند بر مردم معلوم نشود و نزد مردم ظاهر سازند که آن حضرت به مرگ خود از دنيا رفته، پيوسته ايشان ملازم خانه آن حضرت بودند تا آنکه بعد از گذشت چند روز از ماه ربيع الاول سال 260 ه. ق آن امام مظلوم در سن 29سالگي از دار فاني به سراي باقي رحلت نمود.

بعد از آن خليفه متوجه تفحص و تجسس فرزند حضرت شد، زيرا شنيده بود که فرزند آن حضرت بر عالم مستولي خواهد شد، و اهل باطل را منقرض خواهد کرد... تا دو سال تفحص احوال او مي کردند.... 

اين جستجوها و پژوهشها نتيجه هراسي بود که معتصم عباسي و خلفاي قبل و بعد از او - از طريق روايات مورد اعتمادي که به حضرت رسول الله (ص) مي پيوست، شنيده بودند که از نرگس خاتون و حضرت امام حسن عسکري فرزندي پاک گهر ملقب به مهدي آخر الزمان - همنام با رسول اکرم (ص) ولادت خواهد يافت و تخت ستمگران را واژگون و به سلطه و سلطنت آنها خاتمه خواهد داد. بدين جهت به بهانه هاي مختلف در خانه حضرت عسکري (ع) رفت و آمد بسيار مي کردند، و جستجو مي نمودند تا از آن فرزند گرامي اثري بيابند و او را نابود سازند.

به راستي داستان نمرود و فرعون در ظهور حضرت ابراهيم (ع) و حضرت موسي (ع) تکرار مي شد. حتي قابله هايي را گماشته بودند که در اين کار مهم پي جويي کنند. اما خداوند متعال - چنانکه در فصل بعد خواهيد خواند - حجت خود را از گزند دشمنان و آسيب زمان حفظ کرد، و همچنان نگاهداري خواهد کرد تا مأموريت الهي خود را انجام دهد.

باري، علت شهادت آن حضرت را سمي مي دانند که معتمد عباسي در غذا به آن حضرت خورانيد و بعد، از کردار زشت خود پشيمان شد. بناچار اطباي مسيحي و يهودي که در آن زمان کار طبابت را در بغداد و سامره به عهده داشتند، به ويژه در مأموريتهايي که توطئه قتل امام بزرگواري مانند امام حسن عسکري (ع) در ميان بود، براي معالجه فرستاد. البته از اين دلسوزيهاي ظاهري هدف ديگري داشت، و آن خشنود ساختن مردم و غافل نگهداشتن آنها از حقيقت ماجرا بود.

بعد از آگاه شدن شيعيان از خبر درگذشت جانگداز حضرت امام حسن عسکري (ع) شهر سامره را غبار غم گرفت، و از هر سوي صداي ناله و گريه برخاست. مردم آماده سوگواري و تشييع جنازه آن حضرت شدند.

وصاياي مهم امام يازدهم به شيعيان:

در پايان پيام و وصيتي که امام حسن عسکري(عليه السلام) خطاب به شيعيانشان فرمودند را به بهانه اين مناسبت براي خود و ديگران متذکر مي‌شويم:

آن حضرت فرمودند: شما را به تقواي الهي، پرهيزگاري در دين، کوشش در راه خدا، راستگويي، اداي امانت به آنکه چيزي به شما سپرده است؛ خواه نيکوکار باشد و خواه بدکار، طول دادن سجده‌ها و رفتار خوب با همسايگان که پيامبر(ص) بدان مبعوث شده است سفارش مي‌کنم.

در ميان جماعت آنان (اهل سنت)، نماز بخوانيد، مردگان آنها را تشييع کنيد، از بيمارانشان عيادت کنيد و حقوق آنان را بپردازيد.

هنگامي که کسي از شما در دين پرهيزگار باشد، در گفته‌هايش راست بگويد، امانتداري درستکار باشد و با مردم خوش خُلقي کند، مي‌گويند: او شيعه است و اين مرا خشنود مي‌کند.

از خدا بترسيد و زينت ما باشيد نه خار چشم ما، هر نيکي را به سمت ما آوريد و هر زشتي را از ما دور کنيد. هر خوبي که گفته مي‌شود، در ماست و هر بدي که به ما نسبت داده مي‌شود ما از آن دور هستيم. حق ما در کتاب خداوند، مخصوص و پيوند ما با رسول خدا(ص)آشکار و طهارت ما به وسيله پروردگار، عيان است. (به طوري که) کسي جز ما نمي‌تواند چنين ادعايي کند مگر دروغگو.

همواره نام خدا را به ياد آوريد و مرگ را فراموش نکنيد. پيوسته قرآن بخوانيد و بر پيامبر(ص) صلوات بفرستيد که صلوات بر پيامبر(ص)، 10 حسنه دارد. وصاياي مرا حفظ کنيد. شما را به خدا مي‌سپارم و به شما سلام مي‌رسانم.»

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 44
  • کل نظرات : 10
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 8
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 233
  • بازدید امروز : 9
  • باردید دیروز : 295
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 304
  • بازدید ماه : 560
  • بازدید سال : 1,084
  • بازدید کلی : 26,521